تبدیل
تبدیل
پارت ۱۶
یا صدا زدنای لی از خواب بیدار شدم
لی: بانوی من لطفا عجله کنین بهتره سریع تر کارهای مهمونی رو انجام بدیم قراره یکی از اقوام تون بیاد اینجا
هوف کلافه ای کشیدم و با دستم اشاره کردم که بره بیرون
خب بزار امتحان کنم ببینم جواب میده؟
یه لباس راحتی و زیبا
چند ثانیه بعد لباسی که توی ذهنم بود توی تنم ظاهر
اوه خدای من
کفشای مورد نظرمم ظاهر کردم و بعد پوشیدنشون از اتاقم خارج شدم
ساعت به سرعت برق میگذشت و یکم دیگه مهمون ها میرسیدن
عمارت برق میزد و مثل همیشه روی مخ من بود
من همیشه دوست داشتم که عمارت توی تاریکی باشه و ترسناک
سرم و تکون دادم تا افکارم و مرتب کنم و بعد به پیشواز مهمون ها رفتم
با کسایی که دیدم دهنم وا موندددد
پارت ۱۶
یا صدا زدنای لی از خواب بیدار شدم
لی: بانوی من لطفا عجله کنین بهتره سریع تر کارهای مهمونی رو انجام بدیم قراره یکی از اقوام تون بیاد اینجا
هوف کلافه ای کشیدم و با دستم اشاره کردم که بره بیرون
خب بزار امتحان کنم ببینم جواب میده؟
یه لباس راحتی و زیبا
چند ثانیه بعد لباسی که توی ذهنم بود توی تنم ظاهر
اوه خدای من
کفشای مورد نظرمم ظاهر کردم و بعد پوشیدنشون از اتاقم خارج شدم
ساعت به سرعت برق میگذشت و یکم دیگه مهمون ها میرسیدن
عمارت برق میزد و مثل همیشه روی مخ من بود
من همیشه دوست داشتم که عمارت توی تاریکی باشه و ترسناک
سرم و تکون دادم تا افکارم و مرتب کنم و بعد به پیشواز مهمون ها رفتم
با کسایی که دیدم دهنم وا موندددد
۶.۴k
۰۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.