دآشتم اشک میریختم و
دآشتَم اَشـک میریختَم و
بهِش میگُفتَم : نَرو تُورو خُدآ ..
تَنهآم نَذآر مَن بـﮧ غِیر اَز تُو
دیگِـﮧ کَـسـی رو نَدآرم
بـﮧ خُدآ خِیلی [دُوست دآرَم
با دستاش اَشـکمو پآڪ کرد و
گُفت :
بخُدآ مَنـم دوسش دآرَم...
✘
بهِش میگُفتَم : نَرو تُورو خُدآ ..
تَنهآم نَذآر مَن بـﮧ غِیر اَز تُو
دیگِـﮧ کَـسـی رو نَدآرم
بـﮧ خُدآ خِیلی [دُوست دآرَم
با دستاش اَشـکمو پآڪ کرد و
گُفت :
بخُدآ مَنـم دوسش دآرَم...
✘
- ۴۷۳
- ۱۶ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط