دوباره بزم عزا باز مرثیه خوانی
دوباره بزم عزا باز مرثیه خوانی
دوباره سفره ی روضه دوباره مهمانی
سلام حضرت صاحب عزا که از چشمت
جدا نخواهد شد ابرهای بارانی
در این مقام ، که تنها برای محرم هاست
سپاس از اینکه مرا اهل خویش می دانی
تو ارث برده ای از مادرت که روز و شبت
چنین عجین شده با گریه های طولانی
دوباره روضه بخوان تا که بشکند قلبم
دوباره آه بکش تا مرا بسوزانی
بگو به مردم نامرد شهر پیغمبر
کجاست غیرتتان پس چه شد مسلمانی
بهشت، سوخته ی آتش جهنم؛ آه
فرشته ای وسط شعله های شیطانی
دوباره سفره ی روضه دوباره مهمانی
سلام حضرت صاحب عزا که از چشمت
جدا نخواهد شد ابرهای بارانی
در این مقام ، که تنها برای محرم هاست
سپاس از اینکه مرا اهل خویش می دانی
تو ارث برده ای از مادرت که روز و شبت
چنین عجین شده با گریه های طولانی
دوباره روضه بخوان تا که بشکند قلبم
دوباره آه بکش تا مرا بسوزانی
بگو به مردم نامرد شهر پیغمبر
کجاست غیرتتان پس چه شد مسلمانی
بهشت، سوخته ی آتش جهنم؛ آه
فرشته ای وسط شعله های شیطانی
۲.۳k
۰۴ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.