و این بود

و این بود
تمام حکایت ما
تو نان شب بودی و من
دستی که همیشه
خالی به خانه بر می گشت.

#ایمان_صفری
دیدگاه ها (۳)

تو داشتی یه چیزی مینوشتی تو اون دفترچه قرمزه !نشسته بودی رو ...

وقتی یه خراش کوچیک تو سقف دهنت ایجاد میشه اگه بهش زبون نزنی ...

خواب ما در خاکخاک را بیدار می‌کند... #یداله_رویایی

ما هیچ...ما نگاه...#السلام_علیک_یاسلطان_خراسان

اصلا حالا تو هی شعر بخوان...از عاشقی بنویس...از عشق...اینها ...

اگه بدن میشدم، قلبم بودی؛ درخت میشدم، ریشه‌م بودی؛ رنگ میشدم...

اگه بدن میشدم، قلبم بودی؛ درخت میشدم، ریشه‌م بودی؛ رنگ میشدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط