part16

{ویو ا.ت}
گوشی رو قطع کردم و رفتم پیش بورام
{ویو بورام}
ا‌.ت اومدم پیشم
ا.ت:بورام غذا رو سفارش بده
بورام:الان؟؟
ا.ت:نه پ ساعت ۷ شب:/
بورام:باشه
ا.ت:اما فکر نکنم جونگی بتونه ناهار بخوره احتمالا خودشون غذا بهش بدن،نمیدونم باید بپرسم
بورام:باشه
*****
ساعت ۲ و ۱۰ دقیقه بود و ناهار رو اوردن.
رفتم تا از دکتر جانگ اجازه بگیرم ببینم میتونم به جونگی غذایی که خودمون سفارش دادیم میتونیم بهش بدیم یا باید غذا ی بیمارستان‌‌رو بخوره.
ا.ت:ببخشید خانم دکتر جانگ کجان؟
منشی:فکر کنم توی اتاق ۹۶ باشن
ا.ت:مرسی
رفتم اون اتاقی که منشی بهم گفت.
در زدم و بعد از اجازه گرفت وارد شدم
ا.ت:سلام خانم جانگ
د.ج:سلام
ا.ت:من و خواهرم برای خودمون غذا سفارش دادیم میخواستم بدونم ميتونم به جونگی هم غذا ی خودمون رو بدیم یا باید غذای اینجا رو بخوره؟!
د.ج:چی سفارش دادین؟
ا.ت:مندو و دوکبوکی
د.ج:مندو رو میتونه بخوره اما دوکبوکی خیلی کم
ا.ت:ممنون
کپی ممنوع🚫
شرط پارت بعد:
۵ کامنت
۱۰ لایک
دیدگاه ها (۹)

PART17

لیسا‌جوننننــــی،تولدت مبارک کراش قشنگم🙂

Part15{ویو ا.ت}داشتم از توی اتاق جونگی خارج میشدم،که دیدم گو...

PART14

مرگ بی پایان پارت ۳۱

ویو ا/تبا آلارم کوفتی از خواب بیدار شدم رفتمwsکار های لازم ر...

نام فیک: عشق مخفیPart: 47ویو ات*جی. واقعا؟ات. علائمش رو دارم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط