سفر را دوست دارم
سفر را دوست دارم
دور بودن
در حصار جاده ماندن
در گذر بودن
سفر را دوست دارم
آدمی از هرچه هست و نیست
از هرچیز غمگین است؛
میکوچد.
و از دریا و کوه و صخره و جنگل؛
برای زیستن، آرام بودن، عشق ورزیدن؛
کمی الهام میگیرد
برای مدتی حتی
دلش آرام میگیرد ...
دور بودن
در حصار جاده ماندن
در گذر بودن
سفر را دوست دارم
آدمی از هرچه هست و نیست
از هرچیز غمگین است؛
میکوچد.
و از دریا و کوه و صخره و جنگل؛
برای زیستن، آرام بودن، عشق ورزیدن؛
کمی الهام میگیرد
برای مدتی حتی
دلش آرام میگیرد ...
۷.۳k
۰۸ بهمن ۱۴۰۰