حسین غلامعلی فرد
#حسین_غلامعلی_فرد
.
| کرمش افتاده بود به جانم که آکواریوم بخرم،
آنهم آکواریوم آبِ شور که ماهیهایش خوشگلترند و میشود توی آبش مرجانها و شقایقهای زنده نگهداشت ..
پُرس وُ جو کردم گفتند:
« چیزی که تو میخواهی دور و بر سه چهار میلیون تومان خرجش میشود ! »
پس شروع کردم به جمع کردن پولهایم ..
چهار تومانم که جور شد رفتم نواب !
دل تو دلم نبود که زودتر بخرمش ..
رفتم توی مغازهی اول،
چشم انداختم به ماهیهای رنگارنگ و شقایقهایی که انگار توی آب میرقصیدند !
به صاحب مغازه گفتم :
« یکی از آن اکواریومهای خوبش را برایم جمع کند »
گفتم :
« هر چه که برای ماهیها لازم است بگذارد توی آکواریوم، جوری که نه ماهیها دلشان بگیرد و نه بمیرند ! »
صاحب مغازه پوزخندی زد و گفت :
« چه بخواهی چه نه بالاخره میمیرند ! »
گفتم :
«من آکواریومی میخواهم که ماهیهایش نمیرند ! »
سر تکان داد و گفت:
«میمیرند ، زود به زود هم میمیرند ! »
همهی نواب ،
بالا تا پایینش را گشتم ..
هیچکدام از ماهیفروشها آکواریومی که ماهی تویش نمیرد نداشتند !
هیچکدامشان برای آدمی مثل من که زود دل میبندد چیزی نداشتند ..
برای آدمی مثل من که از دیدن لاشهی ماهی روی آب دلش آشوب میشود هیچ آکواریومی به درد نمیخورد ..
حتی دیگر میترسم به آکواریومها نگاه کنم،
انگار که مرگ را توی شیشه انداختهاند ..
.
راستی
شما جایی سراغ دارید
که آکواریوم بفروشد
آن هم با ماهیهایی که نمیمیرند ؟
آن را برای آدمی میخواهم
که فوبیای « از دست دادن » دارد .. ! |
.
.
| کرمش افتاده بود به جانم که آکواریوم بخرم،
آنهم آکواریوم آبِ شور که ماهیهایش خوشگلترند و میشود توی آبش مرجانها و شقایقهای زنده نگهداشت ..
پُرس وُ جو کردم گفتند:
« چیزی که تو میخواهی دور و بر سه چهار میلیون تومان خرجش میشود ! »
پس شروع کردم به جمع کردن پولهایم ..
چهار تومانم که جور شد رفتم نواب !
دل تو دلم نبود که زودتر بخرمش ..
رفتم توی مغازهی اول،
چشم انداختم به ماهیهای رنگارنگ و شقایقهایی که انگار توی آب میرقصیدند !
به صاحب مغازه گفتم :
« یکی از آن اکواریومهای خوبش را برایم جمع کند »
گفتم :
« هر چه که برای ماهیها لازم است بگذارد توی آکواریوم، جوری که نه ماهیها دلشان بگیرد و نه بمیرند ! »
صاحب مغازه پوزخندی زد و گفت :
« چه بخواهی چه نه بالاخره میمیرند ! »
گفتم :
«من آکواریومی میخواهم که ماهیهایش نمیرند ! »
سر تکان داد و گفت:
«میمیرند ، زود به زود هم میمیرند ! »
همهی نواب ،
بالا تا پایینش را گشتم ..
هیچکدام از ماهیفروشها آکواریومی که ماهی تویش نمیرد نداشتند !
هیچکدامشان برای آدمی مثل من که زود دل میبندد چیزی نداشتند ..
برای آدمی مثل من که از دیدن لاشهی ماهی روی آب دلش آشوب میشود هیچ آکواریومی به درد نمیخورد ..
حتی دیگر میترسم به آکواریومها نگاه کنم،
انگار که مرگ را توی شیشه انداختهاند ..
.
راستی
شما جایی سراغ دارید
که آکواریوم بفروشد
آن هم با ماهیهایی که نمیمیرند ؟
آن را برای آدمی میخواهم
که فوبیای « از دست دادن » دارد .. ! |
.
۱.۹k
۰۹ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.