زندگی وقت کمی بود

زندگی وقت کمی بود
و نمیدانستیم
همه تغییر دمی بود
و نمیدانستیم
حسرت رد شدن
ثانیه های کوچک
فرصت محترمی بود
و نمیدانستیم
عمر ما جمله به سر رفت
و به قول سهراب
آب در یک قدمی بود
و نمیدانستیم
#فردوس_برین
دیدگاه ها (۱۰)

رایحه درمانی با دودها دود سیاه دانه خیسانده درسرکه از جمله د...

#حکایت یک نفر در زمستان وارد دهی شد و توی برف دنبال منزلی می...

مجسمه آزادی با الهام‌ از منشور کوروش در بورلی ‌هیلز آمریکا ن...

ممکن است فکر کنید این یک درخت کهنسال است اما اینجا در واقع ی...

تایپ کردیم و تایپ و تایپ...نوشتیم و نوشتیم و نوشت...تمامِ اح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط