مرد زن:
مرد_زن:
مرد وارد دهه پنجاه زندگیش شده. وضع مالیش خوبه . یعنی دستش به دهنش میرسه. برای زن و بچه اش زندگی نسبتا خوبی فراهم کرده. ولی احساس تنهایی می کنه. از زنش روز بروز دور تر شده. شبها تنها سرروی بالش می ذاره. احساس می کنه الان که نیاز به همدم داره تنها شده. زنش بخودش نمیرسه . دایم خونه دخترشونه. نصف خریدهای خونه سراز خونه دخترشون درمیاره. زنش مثل پروانه دور دامادشون میچرخه. مرد احساس می کنه زنش دیگه اونو فراموش کرده و اولویت اون دختر و دامادش شدن. مرد دلش میخواد این روزها زنش بیشتر کنارش باشه ولی خونه هیچ وقت مرتب نیست. دیگه اون احترام بینشون نیست. مرد احساس می کنه که نیاز به یه شروع تازه داره.
زن:
میل و رغبتی به کارهای خونه نداره. دخترشون از پیششون رفته و زندگی جدیدی شروع کرده. شوهرش دیگه بهش اهمیت نمی ده . حتی به ظاهرش . اون نگران و دلتنگ دخترشونه.دچار افسردگی میانسالی شده ولی شوهرش ازش انتظار داره که مثل یه دختر جوون رفتار کنه. احساس می کنه که دیگه واقعا حوصله کلنجار رفتن با کسی رو نداره. خسته هست. شوهرش هم مرتب بهش بی احترامی می کنه و جلوی پدر مادرش باهاش بد حرف می زنه. اون بیشتر اوقات تنهاست. واحساس می کنه بی پناهه.
زن، مرد، همسر،شوهر،بن بست، تنهایی،میانسالی،
#نوشته های من
مرد وارد دهه پنجاه زندگیش شده. وضع مالیش خوبه . یعنی دستش به دهنش میرسه. برای زن و بچه اش زندگی نسبتا خوبی فراهم کرده. ولی احساس تنهایی می کنه. از زنش روز بروز دور تر شده. شبها تنها سرروی بالش می ذاره. احساس می کنه الان که نیاز به همدم داره تنها شده. زنش بخودش نمیرسه . دایم خونه دخترشونه. نصف خریدهای خونه سراز خونه دخترشون درمیاره. زنش مثل پروانه دور دامادشون میچرخه. مرد احساس می کنه زنش دیگه اونو فراموش کرده و اولویت اون دختر و دامادش شدن. مرد دلش میخواد این روزها زنش بیشتر کنارش باشه ولی خونه هیچ وقت مرتب نیست. دیگه اون احترام بینشون نیست. مرد احساس می کنه که نیاز به یه شروع تازه داره.
زن:
میل و رغبتی به کارهای خونه نداره. دخترشون از پیششون رفته و زندگی جدیدی شروع کرده. شوهرش دیگه بهش اهمیت نمی ده . حتی به ظاهرش . اون نگران و دلتنگ دخترشونه.دچار افسردگی میانسالی شده ولی شوهرش ازش انتظار داره که مثل یه دختر جوون رفتار کنه. احساس می کنه که دیگه واقعا حوصله کلنجار رفتن با کسی رو نداره. خسته هست. شوهرش هم مرتب بهش بی احترامی می کنه و جلوی پدر مادرش باهاش بد حرف می زنه. اون بیشتر اوقات تنهاست. واحساس می کنه بی پناهه.
زن، مرد، همسر،شوهر،بن بست، تنهایی،میانسالی،
#نوشته های من
۳۷.۴k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱