بعد از روز برگشتم شیراز و در کمال ناباوری با ارغوان خا

بعد از ۳۶ روز برگشتم شیراز و در کمال ناباوری با ارغوان خانوم روبه‌رو شدم :)
دیدگاه ها (۴)

مادر بزرگ هر چیزی را که با ارزش بود،اما از آن خاطره ی خوش ند...

مادربزرگم عادت داشت هر روز صبحِ خیلی زود ، حیاطِ خانه را آب ...

ما به یه دیت ساده اینجوری هم واسه شکوندن غم غروب سیزده راضی ...

.چای خانه مادر بزرگ انگار طعم دیگری داشت .دو استکان کوچک در ...

سلام به همگی شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) رو تسلیت میگم بهتون من...

امشب وقتی برگشتم خونه دیدم جلوی نگهبانی رو برای کریسمس تزئین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط