یارب مباد کز پا جانان من بیفتد

یارب مباد کز پا , جانانِ من بیفتد
درد و بلایِ او کاش بر جانِ من بیفتد

من چون زِ پا بیفتم , درمانِ دردِ من اوست
درد آن بُوَد که از پا , درمانِ من بیفتد

#شهریار
دیدگاه ها (۲)

سلام دوستان صبحتون بخیروشادی,,,,,,گالری گل رز

خدﺍ ﻭقتے ﻧﺨﻮﺍﻫﺪﻋﻤﺮ ﺩﻧﯿﺎ ﺳﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ

روزی خواهد آمدو یا حتی مرا با خود خواهد بردمنهنوزپس از سال ه...

همیشه یادمان باشد که نگفته‌ها رامیتوان گفت ولی گفته ها را نم...

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینمبیا کز چشم بیمارت هزارا...

مر بحر را ز ماهی دایم گزیر باشدزیرا به پیش دریا ماهی حقیر با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط