اینقدر گریه می کنم تا تکلیف را بردارند!
اینقدر گریه میکنم تا تکلیف را بردارند!
موضوع انتخابات ریاستجمهوری داغ شده بود. مردم با نامهنگاری یا در فضای مجازی، از سردار سلیمانی درخواست میکردند کاندیدای ریاستجمهوری شود. خیلیها هم از گوشهوکنار با من تماس میگرفتند و نظر حاجقاسم را جویا میشدند. رفتم پیشش و گفتم خیلی از مردم مایلاند کاندیدای ریاستجمهوری شوی ... . نگذاشت حرفم تمام شود. گفت تو که نظر مرا میدانی! گفتم خودم مخالفم، اما پیام مردم را میدهم. میخواهم از زبان خودت بشنوم. گفت هر کس پرسید، از قول من بگو سلیمانی فقط یک سرباز است، نه چیز دیگر! گفتم اگر رهبر انقلاب راضی به این اقدام باشند، چی؟ با همان لبخند همیشگی گفت اگر حضرت آقا به من تکلیف کنند کاندیدای ریاستجمهوری شوم، میروم پیش ایشان آنقدر گریه میکنم تا تکلیف را بردارند!!
📚 بخشی از کتاب «حاج قاسمی که من میشناختم»
موضوع انتخابات ریاستجمهوری داغ شده بود. مردم با نامهنگاری یا در فضای مجازی، از سردار سلیمانی درخواست میکردند کاندیدای ریاستجمهوری شود. خیلیها هم از گوشهوکنار با من تماس میگرفتند و نظر حاجقاسم را جویا میشدند. رفتم پیشش و گفتم خیلی از مردم مایلاند کاندیدای ریاستجمهوری شوی ... . نگذاشت حرفم تمام شود. گفت تو که نظر مرا میدانی! گفتم خودم مخالفم، اما پیام مردم را میدهم. میخواهم از زبان خودت بشنوم. گفت هر کس پرسید، از قول من بگو سلیمانی فقط یک سرباز است، نه چیز دیگر! گفتم اگر رهبر انقلاب راضی به این اقدام باشند، چی؟ با همان لبخند همیشگی گفت اگر حضرت آقا به من تکلیف کنند کاندیدای ریاستجمهوری شوم، میروم پیش ایشان آنقدر گریه میکنم تا تکلیف را بردارند!!
📚 بخشی از کتاب «حاج قاسمی که من میشناختم»
۱.۸k
۲۷ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.