محبان اهل بیت ع عاشقان شهید ! ***
محبان اهل بیت ع عاشقان شهید ! ***
هر کس با محبت اهل بیت بمیرد، شهید مرده است.
«مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً» [1] هر که بمیرد بر دوستی آل محمد شهید مرده باشد،
خوش به حال انسانی که محبت او را شهید کند. محبت عالم بشریت انسان را لحظه به لحظه فانی نموده تا آن که او را شهید میکند. برای رسیدن به این شهادت لازم نیست خون انسان در میان نبرد ریخته شود بلکه انسانِ محبِّ اهل بیت علیهم السلام در رختخواب خود نیز شهید است.
اگر انسان یک بار از سر اخلاص بگوید:
«بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا أمِیرَ المُؤمِنین»، پدر و مادرم به فدایت ای امیر المؤمنین !
«بِنَفسِی أنتَ یَا أمِیرَ المُؤمِنین» ، جانم به فدایت ای امیر المؤمنین !
آن لحظه ، لحظهی شهادت او خواهد بود،
انسان اگر هر روز این چنین به محضر اهل بیت علیهم السلام عرض ارادت کند ، نه این که تنها حرف باشد بلکه حاضر باشد واقعا جانش را با این حرف تقدیم کند ، در این صورت هر روز میتواند در محضر ایشان شهید شود.
وقتی انسان از اعماق جان خطاب به انسان معصوم بگوید «بِنَفسِی أنتَ »: جانم به فدایت. رختخواب و محل کار و مسجد و تمامی حالات و لحظات عمرش منای عشق میشود ، قربانگاهی که خود را عاشقانه به آن برده و برای خدا فانی می کند ، این جاست که انسان هر لحظه به مقام شهادت میرسد.
محبت حقیقی انسان را به مقام شهید عالم عشق میرساند نه احساسات برخواسته از خیالات واهی ! اگر محبت انسان براساس معیارهای الهی باشد عالم بشریت و هوا وهوس و خیالات واهی او را را سوزانده و با حقیقت پیوندش می دهد ، در این هنگام است که زبان حالش این چنین خواهد بود :
کشته عشقم و نیست به سرم جز هوس یار
فانی شده در بحر وجودم ز غم حضرت دلدار
در همه عالم بجز از عشق نشانی نخریدم
مستم و فانی شده در تاجِ گل و خار ندیدم [2]
اما خیالات واهی بشر که برخاسته از جهل او نسبت به حقیقت است او را بیچاره و درمانده کرده ، معرفت ناقص باعث شده که انسان بپندارد مال و جاه و مقام و لذت های فانی دنیایی زیبنده و پاسخگوی حقیقت او هستند لذا آن ها را محبوب خود قرار داده و گرفتار حجاب های ظلمانی شده است ، حجابهایی که در دنیا و آخرت او را گرفتار بلایای عظیمی می نماید
از خـیـالات تـو مــی آیــد بـلا
چون خـیـالت فاسـد آمـد جـابجا
گه خـیـال فرجه و گـاهی دکـان
گه خیال علم و گاهی خان و مان
گه خـیـال مکسب و سـوداگـری
گه خـیـال تــاجـــری و داوری
گه خـیـال نقـره و فـرزنـد و زن
گه خـیـال بوالفضـول و بوالحزن
گه خـیـال کاله و گاهـی قمـاش
گه خـیـال مفرش و گاهی فراش
گه خـیـال آسـیــا و بــاغ و راغ
گه خـیـال میغ و ماغ و لیغ ولاغ
گه خـیـال آشـتــی و جـنـگــها
گه خـیـال نـامـهــا و نـنـگـهـا
هین برون کن از سر این تخییلها
هین بروب از دل چنـین تبـدیلها [3]
اما معرفت به این نکته که محبت به انسان کامل راه پیوند با خداست موجب می شود که انسان در مسیر محبت حقیقی قدم بردارد و از تمام بلاها نجات یافته و غرق در سرور و نعیم ابدی شود .
────────────────────────────
[1] ( الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل نویسنده : الزمخشری ج4 ص220 - بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط - القدیمة) ؛ ج2 ؛ ص197)
[2] (خادم الاسلام احسان ثابت)
[3] (مثنوی معنوی –دفتر دوم )
#محبان_اهل_بیت_عاشقان_شهید !
محبت_اهل_بیت
#سلوک_الی_الله
#عشق_حقیقی
خادم الاسلام احسان ثابت در 29/03/2017 08:26 ب.ظ
هر کس با محبت اهل بیت بمیرد، شهید مرده است.
«مَنْ مَاتَ عَلَی حُبِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِیداً» [1] هر که بمیرد بر دوستی آل محمد شهید مرده باشد،
خوش به حال انسانی که محبت او را شهید کند. محبت عالم بشریت انسان را لحظه به لحظه فانی نموده تا آن که او را شهید میکند. برای رسیدن به این شهادت لازم نیست خون انسان در میان نبرد ریخته شود بلکه انسانِ محبِّ اهل بیت علیهم السلام در رختخواب خود نیز شهید است.
اگر انسان یک بار از سر اخلاص بگوید:
«بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا أمِیرَ المُؤمِنین»، پدر و مادرم به فدایت ای امیر المؤمنین !
«بِنَفسِی أنتَ یَا أمِیرَ المُؤمِنین» ، جانم به فدایت ای امیر المؤمنین !
آن لحظه ، لحظهی شهادت او خواهد بود،
انسان اگر هر روز این چنین به محضر اهل بیت علیهم السلام عرض ارادت کند ، نه این که تنها حرف باشد بلکه حاضر باشد واقعا جانش را با این حرف تقدیم کند ، در این صورت هر روز میتواند در محضر ایشان شهید شود.
وقتی انسان از اعماق جان خطاب به انسان معصوم بگوید «بِنَفسِی أنتَ »: جانم به فدایت. رختخواب و محل کار و مسجد و تمامی حالات و لحظات عمرش منای عشق میشود ، قربانگاهی که خود را عاشقانه به آن برده و برای خدا فانی می کند ، این جاست که انسان هر لحظه به مقام شهادت میرسد.
محبت حقیقی انسان را به مقام شهید عالم عشق میرساند نه احساسات برخواسته از خیالات واهی ! اگر محبت انسان براساس معیارهای الهی باشد عالم بشریت و هوا وهوس و خیالات واهی او را را سوزانده و با حقیقت پیوندش می دهد ، در این هنگام است که زبان حالش این چنین خواهد بود :
کشته عشقم و نیست به سرم جز هوس یار
فانی شده در بحر وجودم ز غم حضرت دلدار
در همه عالم بجز از عشق نشانی نخریدم
مستم و فانی شده در تاجِ گل و خار ندیدم [2]
اما خیالات واهی بشر که برخاسته از جهل او نسبت به حقیقت است او را بیچاره و درمانده کرده ، معرفت ناقص باعث شده که انسان بپندارد مال و جاه و مقام و لذت های فانی دنیایی زیبنده و پاسخگوی حقیقت او هستند لذا آن ها را محبوب خود قرار داده و گرفتار حجاب های ظلمانی شده است ، حجابهایی که در دنیا و آخرت او را گرفتار بلایای عظیمی می نماید
از خـیـالات تـو مــی آیــد بـلا
چون خـیـالت فاسـد آمـد جـابجا
گه خـیـال فرجه و گـاهی دکـان
گه خیال علم و گاهی خان و مان
گه خـیـال مکسب و سـوداگـری
گه خـیـال تــاجـــری و داوری
گه خـیـال نقـره و فـرزنـد و زن
گه خـیـال بوالفضـول و بوالحزن
گه خـیـال کاله و گاهـی قمـاش
گه خـیـال مفرش و گاهی فراش
گه خـیـال آسـیــا و بــاغ و راغ
گه خـیـال میغ و ماغ و لیغ ولاغ
گه خـیـال آشـتــی و جـنـگــها
گه خـیـال نـامـهــا و نـنـگـهـا
هین برون کن از سر این تخییلها
هین بروب از دل چنـین تبـدیلها [3]
اما معرفت به این نکته که محبت به انسان کامل راه پیوند با خداست موجب می شود که انسان در مسیر محبت حقیقی قدم بردارد و از تمام بلاها نجات یافته و غرق در سرور و نعیم ابدی شود .
────────────────────────────
[1] ( الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل نویسنده : الزمخشری ج4 ص220 - بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط - القدیمة) ؛ ج2 ؛ ص197)
[2] (خادم الاسلام احسان ثابت)
[3] (مثنوی معنوی –دفتر دوم )
#محبان_اهل_بیت_عاشقان_شهید !
محبت_اهل_بیت
#سلوک_الی_الله
#عشق_حقیقی
خادم الاسلام احسان ثابت در 29/03/2017 08:26 ب.ظ
۱.۳k
۱۵ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.