هربار که تورا نوشتم

هربار، که تورا نوشتم،

مخفی میان کلمه ای،

سطری گسترده از رویایت ...

تصویری به قشنگی لبخندت ...

تو را، سپید نوشتم!

اما بگو، آیا تا به حال فهمیده ای؛

میان این نوشته، سطر به سطر،

چه کشیده ام؛ از نبودنت؟!!

دیدگاه ها (۲)

ترسم آخر زغم عشق تو دیوانه شوم،بیخود از خود شوم و راهی میخان...

‍ﺍﻣـــــﺸــــــــــﺐ ﺳــــــﻼﻣــــﺘـــــﯽ ﻧــــــــﺪﺍﺭﻡ...ﭼـ...

. به کدام بهانه تحریم شده ام؟؟زنگ نمی زنینمی آییاز کنارم عبو...

دید مجنون را شبی لیلا به خواب کاسه ای در دست دارد خیس آبگفت ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

army_aa is talking:📜: سطر اول داستان ما....Part 5بعد از آن گ...

معشوقه دشمنP²⁴+آ...آقای جئون -سلام هیونا.حالت چطوره؟...چند ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط