فواره وار سر به هوایی و سر به زیر

فواره وار، سر به هوایی و سر به زیر
چون تلخی شراب، دل آزار و دلپذیر

ماهی تویی و آب؛ من و تنگ؛ روزگار
من در حصار تُنگ و تو در مشت من اسیر

پلک مرا برای تماشای خود ببند
ای ردپای گمشده باد در کویر

ای مرگ می رسی به من اما چقدر زود
ای عشق می رسم به تو اما چقدر دیر

مرداب زندگی همه را غرق می کند
ای عشق همّتی کن و دست مرا بگیر

چشم انتظار حادثه ای ناگهان مباش
با مرگ زندگی کن و با زندگی بمیر

#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۳)

پاره‌های یک تن و دور از همیم این روزهامثل اوضاع زمانه، درهمی...

بگو به عشق به این آشیانه برگرددبگو بهانه تویی، بی بهانه برگر...

وامانده‌ام که تا به کجا می‌توان گریختاز این همیشه‌ها که ندار...

بعدِ عمـری ﺳﺎﻗﯽ ﻭ ﭘﯿﻤـﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﺎﯾﺪ، ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖﺟﺎﯼ ﺍﻣﻨﯽ ﮔﻮﺷﻪ ﯼ ﻣﯿ...

این که آدم یک جهان تنهاست بعضی وقت‌هاقصه‌ای غمگین ولی زیباست...

تقدیم به فرشته بهشتیم جانانم:🫀🌹عشق یعنی با تو خواندن از جنون...

عشق یعنی با تو خواندن از جنون عشق یعنی سوختنها از درون عشق ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط