پاره های یک تن و دور از همیم این روزها
پارههای یک تن و دور از همیم این روزها
مثل اوضاع زمانه، درهمیم این روزها
فکر نان از عشق میکاهد؛ مقصر نیستی
آه... ما بازیچهی بیش و کمیم این روزها
میدویم و جاده انگاری دهن وا میکند
در هراسِ راه پر پیچ و خمیم این روزها
میرسد تا استخوان این زخمها، اما هنوز
در امیدِ واهی یک مرهمیم این روزها
سیب در دامانمان افتاد و دور انداختیم
وصلهی ناجورِ نسل آدمیم این روزها
تا کجاها میرسد فریادهامان، تا کجا؟
در نِی پوسیدهی خود میدمیم این روزها
بچگی کردیم، دنیا هم به بازیمان گرفت
دستهایت را بده، گم میشویم این روزها #لیلا_عبدی
مثل اوضاع زمانه، درهمیم این روزها
فکر نان از عشق میکاهد؛ مقصر نیستی
آه... ما بازیچهی بیش و کمیم این روزها
میدویم و جاده انگاری دهن وا میکند
در هراسِ راه پر پیچ و خمیم این روزها
میرسد تا استخوان این زخمها، اما هنوز
در امیدِ واهی یک مرهمیم این روزها
سیب در دامانمان افتاد و دور انداختیم
وصلهی ناجورِ نسل آدمیم این روزها
تا کجاها میرسد فریادهامان، تا کجا؟
در نِی پوسیدهی خود میدمیم این روزها
بچگی کردیم، دنیا هم به بازیمان گرفت
دستهایت را بده، گم میشویم این روزها #لیلا_عبدی
۷۶۰
۱۰ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.