دل نوشته

#دل نوشته

بعدِ مرگم هی نشستی بی قراری میکنی
روبروی پنجره چشم انتظاری می کنی

اشک میریزی و قبرم را به آتش میکشی
قلب دنیا را دچار زخمِ کاری میکنی

حسرتم را هی بغل می گیری و جان می دهی
هم نوا با شعرهایم اشک جاری میکنی

من ولی در گوشه ای از خاک دنجم نازنین
تو ولی یک شهر را از خود فراری می کنی

مات می مانی به عکسم با غم"یادش بخیر"
هی مرور خاطرات یادگاری می کنی

گاه با لبخند اجباری به تسکین می رسی
در نگاهت حالت امّیدواری می کنی

من که رفتم زندگی کن خاطراتم را عزیز!
نشنوم یک وقت بی من بی قراری میکنی
#ستایش_قلب_سربی
#دلنوشته
#خاص

❤✨❤✨❤✨❤
دیدگاه ها (۰)

#دلنوشته ‍ دل به هرکس میسپارم بـا دلم بد میکند در جواب خوبی ...

#دلنوشته شاعر منظومه‌ی چشمان مخمورت شدم تو چه داری که من دیو...

صبح‌هایمان بی‌شک میتواند زیباتر باشنداگر تنها دغدغه زندگیمان...

من پنجره‌وار دوستت دارم...حتی صد سال بعد ازدوست داشتنت،تو را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط