گر با دگران سحر کنی وای بر من

گر با دگران سحر کنی وای بر من
از کوی دگر گذر کنی وای بر من
چه آشوبی شوم هر دم که دل میبری از هرکس
چه جنجالی به پا کردی تو در این قلب دلواپس
چه جنجالی به پا کردی تو در این قلب دلواپس
انفرادی شده سلول به سلول تنم
خود من در خود من در خود من زندانیست
انفرادی شده سلول به سلول تنم
انفرادی شده سلول به سلول تنم
خود من در خود من در خود من زندانیست
انفرادی همه شب من به خیابون میزنم
خسته از حال و هوایی که به این ویرانیست
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو اما عقب سر نگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان با دگران وای به حال دگران
انفرادی شده سلول به سلول تنم
خود من در خود من در خود من زندانیست
انفرادی شده سلول به سلول تنم
انفرادی شده سلول به سلول تنم
خود من در خود من در خود من زندانیست
انفرادی همه شب من به خیابون میزنم
خسته از حال و هوایی که به این ویرانیست
دیدگاه ها (۱۳)

آنگاه که غرور کسی را له میکنیآنگاه که بنده ای را نابود می ان...

پر همایی برگشا در وفا!بر سر عشاق به پرواز نو...#...

نمی شود عاشقت نبود...نمی شود!باید بودنت را محکم بغل کرد...ای...

میگن هیچ چیز به اندازه ی لحظه های عمرت با ارزشنیستچون اگه بر...

میان دو نگاه

My angel ( part 19) بعد از کمی قدم زدن و حال و هوایی عوض کرد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط