پایگاه عشق:)
پایگاهعشق:)
[ پارت ¹ ]
برای اولین اودیشنت خیلی استرس داشتی ... روی صندلی تنها نشسته بودی و منتظر این بودی نوبتت شه ..
بعد از دقیقهای دختری از داخل اتاق پیدینیم بیرون اومد ... درسته .. تو به این کمپانی رفته بودی تا اودیشن بدی ... فقط ذره ای به رویایی که از بچگیت داشتی فاصله داشتی ولی معلوم نبود .. ممکنه تنها با یک کلنه رئیس اون کمپانی تو رو بیرون کنه ..
بالاخره نوبتت شد ...
توی صندلیای که رو به روی پیدینیم بود نشستی و شروع کردی به خوندن ..
حرفهی دیگهت دنس بود ..
بعد از خوندن یک نوت .. پیدینیم با تعجب نگاهت کرد .. چونکه میدونستی کثافته ترسیدی ولی جلوه ندادی ..
پیدینیم : بد نبود ....
ذوق و شوق زیادی توی روحت حس کردی .. لبخند ملایمی زدی و منتظر این بودی تا حرفی بزنه ...
پیدینیم: قبول شدی ....
★★★★★★★★★★★★★★★★★★★
★★★★★★★★
چند روزی از اودیشن دادت گذشت .. تو به عنوان دنسر انتخاب شدی و دنسر گروه شدی ... البته در کنار اون ووکال هم تمرین میکردی ..
بعد از چند روز میتونستی اعضا رو ببینی ... گروه معروفی که همه اون گروه رو دوست دارن .. { بیتیاس } ..
در رو باز کردی و با هفت پسر جذاب رو به رو شدی ... از یکیشون خیلی خوشت اومد ... چهرهی جذابی داشت گوگولی بود ...
به خودت اومدی و گفتی ...
( راستیی بگم که ات علامت داره ولی بقیه رو با اسم میگم .. علامت ات + )
+ سلام ..
همه : سلام
هوبی: تو عضو جدیدی نهه؟ خیلی خوشحالم که میبینمت ..
نامی: منم همینطور ..
جونگکوک: اسمت چیه؟
+ امم اسم من اته
یونگی: بیا بشین
+ عا مرسی
جیمین: خیلی خوشگلی ..
+ م..مرسی ..... تو هم ( زیر لب )
تمایل به پارت بعد ..؟
کامنت پلیززز
[ پارت ¹ ]
برای اولین اودیشنت خیلی استرس داشتی ... روی صندلی تنها نشسته بودی و منتظر این بودی نوبتت شه ..
بعد از دقیقهای دختری از داخل اتاق پیدینیم بیرون اومد ... درسته .. تو به این کمپانی رفته بودی تا اودیشن بدی ... فقط ذره ای به رویایی که از بچگیت داشتی فاصله داشتی ولی معلوم نبود .. ممکنه تنها با یک کلنه رئیس اون کمپانی تو رو بیرون کنه ..
بالاخره نوبتت شد ...
توی صندلیای که رو به روی پیدینیم بود نشستی و شروع کردی به خوندن ..
حرفهی دیگهت دنس بود ..
بعد از خوندن یک نوت .. پیدینیم با تعجب نگاهت کرد .. چونکه میدونستی کثافته ترسیدی ولی جلوه ندادی ..
پیدینیم : بد نبود ....
ذوق و شوق زیادی توی روحت حس کردی .. لبخند ملایمی زدی و منتظر این بودی تا حرفی بزنه ...
پیدینیم: قبول شدی ....
★★★★★★★★★★★★★★★★★★★
★★★★★★★★
چند روزی از اودیشن دادت گذشت .. تو به عنوان دنسر انتخاب شدی و دنسر گروه شدی ... البته در کنار اون ووکال هم تمرین میکردی ..
بعد از چند روز میتونستی اعضا رو ببینی ... گروه معروفی که همه اون گروه رو دوست دارن .. { بیتیاس } ..
در رو باز کردی و با هفت پسر جذاب رو به رو شدی ... از یکیشون خیلی خوشت اومد ... چهرهی جذابی داشت گوگولی بود ...
به خودت اومدی و گفتی ...
( راستیی بگم که ات علامت داره ولی بقیه رو با اسم میگم .. علامت ات + )
+ سلام ..
همه : سلام
هوبی: تو عضو جدیدی نهه؟ خیلی خوشحالم که میبینمت ..
نامی: منم همینطور ..
جونگکوک: اسمت چیه؟
+ امم اسم من اته
یونگی: بیا بشین
+ عا مرسی
جیمین: خیلی خوشگلی ..
+ م..مرسی ..... تو هم ( زیر لب )
تمایل به پارت بعد ..؟
کامنت پلیززز
۴.۶k
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.