چیزی ندارم

چیزی ندارم
جز دلی ڪه برای تو می تپد و
قلمی که به عشق تو می رقصد
تمام جهان هم ،
که ساز مخالف بزنند
چوب به چرخم بڪَذارند
دوست داشتنم را جرم بخوانند و نوشتم را ڪَناه ...
باز هم ،می ایستم
و تا ابد،
تورا ،عاشقانه می نویسم
که نوشتن برای تو
می ارزد به اینکه
ڪَناه ڪارترین، مجرم دنیا باشم
دیدگاه ها (۲)

میدونست ڪه من زود ناراحت میشممیدونست ڪه چقدر زیاددوستش دارمه...

پاییز را ساده منگرپاییزاتحاد جنون آمیز برگ است با نورعاشقانه...

انسان‌ها هم‌فرکانس همدیگر را پیدا می‌کنند، حتی از فاصله‌های ...

دلواپسم که می شویتمامِ غصه هایم را فراموش می کنم...نگرانِ هی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط