میدونست ڪه من زود ناراحت
میدونست ڪه من زود ناراحت
میشم
میدونست ڪه چقدر زیاد
دوستش دارم
هے بیشتر بے محلے میڪرد و
عذابم میداد
منم ڪه حساس بودم
هیبه جونش غُر میزدم
هے به روش
میاوردم بے محلیشو
اونم نقطه ضعفمو میدونست و
هے میگفت:
تو حساس شدى
تو دیگه خسته شدے از این رابطه
دارے بهونه میگیری
داشت حرفه دلِ خودشو به من
میفهموند
و منِ ساده هربار خودمو
مقصر میدونستم...
آدما بعضے وقتا برایِ اینڪه
حسو حالشونو بهت بفهمونن
مجبورن حرفِ دلِ خودشونو
به اجبار تو ذهنت بندازن
تا درگیرش بشے و خسته...
بعد تمامِ اشتباهاتو
میندازن گردن تو و به راحتے
میذارن میرن
و تو میمونے با وجدانے همیشه ناراحت
و باور میڪنے ڪه مقصری...
میشم
میدونست ڪه چقدر زیاد
دوستش دارم
هے بیشتر بے محلے میڪرد و
عذابم میداد
منم ڪه حساس بودم
هیبه جونش غُر میزدم
هے به روش
میاوردم بے محلیشو
اونم نقطه ضعفمو میدونست و
هے میگفت:
تو حساس شدى
تو دیگه خسته شدے از این رابطه
دارے بهونه میگیری
داشت حرفه دلِ خودشو به من
میفهموند
و منِ ساده هربار خودمو
مقصر میدونستم...
آدما بعضے وقتا برایِ اینڪه
حسو حالشونو بهت بفهمونن
مجبورن حرفِ دلِ خودشونو
به اجبار تو ذهنت بندازن
تا درگیرش بشے و خسته...
بعد تمامِ اشتباهاتو
میندازن گردن تو و به راحتے
میذارن میرن
و تو میمونے با وجدانے همیشه ناراحت
و باور میڪنے ڪه مقصری...
۶.۸k
۲۸ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.