پاییز عاشقی (autumn love )
پاییز عاشقی (autumn love )
The last part ♡
دیدم میجو با بورام مثل دوتا فرشته داشتن وارد سالن میشدن واییی اصناا میجو رو دیدم میخواستم غش کنم(داداش آرامشتو حفظ کن زشته جلو مهمونا😂😂)
بعد از اومدن اونا من و کوک رفتیم و روی سکوی باغ وایستادیم و دیدیم بورام و میجو
دست تو دست پدراشون دارن سمتون قلبم برا بار هزارم داشت تند تند میزد اما قول داده بودم خرابش نکنم پس خودمو کنترل کردم
بلاخره به ما رسیدن و پدراشون دستشون رو توی دستای ما گذاشتن و بعد از کلی خوشگذرونی عروسی تموم شد و ما هم با همین لباسای عروسی روی برگ ها راه میرفتیم ک باعث میشد صدای لذت بخش خش خششون رو بشنویم
(پاییزعاشقی)
The last part ♡
دیدم میجو با بورام مثل دوتا فرشته داشتن وارد سالن میشدن واییی اصناا میجو رو دیدم میخواستم غش کنم(داداش آرامشتو حفظ کن زشته جلو مهمونا😂😂)
بعد از اومدن اونا من و کوک رفتیم و روی سکوی باغ وایستادیم و دیدیم بورام و میجو
دست تو دست پدراشون دارن سمتون قلبم برا بار هزارم داشت تند تند میزد اما قول داده بودم خرابش نکنم پس خودمو کنترل کردم
بلاخره به ما رسیدن و پدراشون دستشون رو توی دستای ما گذاشتن و بعد از کلی خوشگذرونی عروسی تموم شد و ما هم با همین لباسای عروسی روی برگ ها راه میرفتیم ک باعث میشد صدای لذت بخش خش خششون رو بشنویم
(پاییزعاشقی)
۲.۱k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.