KI part 8 (بعد مدت ها)

رفتم نام را رو بیدار کردم و باهم بقیه وسایلو جمع کردیم. تا ساعت 8 شب طول کشید و پلیس گفت که شب میایم واسه گشت. نام را واسه کمک به تهیونگ و جیمین زنگ زد تا کمکمون کنن. با هزاران زور و زحمت وسایل رو بردیم خونه نام را تا اونجا ردیفشون کنیم.
- نام را اونو اونجا نزارررررررررر
*کجا بزارم؟؟؟
-اینجا خونه توعه
*تو بهتر از من میشناسیش
-اینم منطقیه
رفتم کمکش. جیمین و تهیونگ هم داشتن ماشینو خالی میکردن. نام را منو تنها گذاشت و رفت تو حیاط تا وسایلو بیاره.
*افرین همینجوری پر قدرت ادامه بدین. فایتینگ.
^مرسییییییی
+اخ دستم انقدر حرف نزن اینو بگیر. شکستم از وسط


ساعت 2 شب خونه نام را:
پلیس ها خونه من بودن ماهم خونه نام را اینا. گفتن که تا یه ماه نمیتونی بیای خونه. بقیه داشتن سوجو میخوردن ولی چون من باید فردا میرفتم سر صحنه نخوردم.
تهیونگ رو پای جیمین خوابش برده بود و دهنش باز بود.
جیمین داشت همینجوری میخوند. حقیقتا معلوم نبود چی میخوند. نام را هم رو تختش دراز کشیده بود.
کم کم نام را گفت که همه اینجا بخوابیم. (قاعدتا کسی که مسته نباید رانندگی کنه)
و بچه ها هم قبول کردن. روی زمین تشک گذاشتن و خوابیدیم.


فردا:

زودتر از همه بلند شدم یه نون گرفتم خوردم سریغ اماده شدم و رفتم بیرون. ماشینو خونه گذاشته بودم و نمیتونستم برم بیارمش.
تصمیم گرفتم پیاده برم.
بعد یونجی تهیونگ بیار شد و رفت خونشون تا روی اهنگ جدیدش کار کنه. میخواست جدید بنویسه.
بعدشم نام را و جیمین بیدار شدن. نام را سریع لباس پوشید و رفت دادگاه. جیمین هم پرت کرد بیرون تا بره خونش. جیمینم با همون لباس رفت بیمارستان. (دکتر پارک😂)
دیدگاه ها (۰)

فکت تلخ:

KI part 9

معرفی میکنم مافیای خشن همه فیکاتون✨🚶🏻‍♀️

مهم مهم

عشق خون آلود پارت یک

پارت 2. خیانت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط