لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود

لحظه ی دیدنت انگار که یک حادثه بود
حیف چشمان تو این حادثه را دوست نداشت

سیب را چیدم و در دلهره ی دستانم
سیب را دید ولی دلهره را دوست نداشت

تا سه بس بود که بشمارم و در دام افتد
گفت یک ، گفت دو ، افسوس سه را دوست نداشت

من و تو خط موازی ،نرسیدن ، هرگز
دلم این قاعده ی هندسه را دوست نداشت

درس منطق نده دیگر تو به این عاشق که
از همان کودکی اش را مدرسه را دوست نداشت
#مهدی_جوینی
#عاشقانه #خاص #عکس_نوشته #عکس_نوشته_عاشقانه
دیدگاه ها (۳)

#عاشقانه❤ #عکس_نوشته👌

#عکس_نوشته👌 #عاشقانه❤ #خاص

آن‌گاه که عشق تورا می‌خواند، به‌راهش گام نه! هرچند راهی پرنش...

لبریز از صبرمانتظار واژه بی مفهوم استما عاشق تو هستیم تو فقط...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط