گوناگون rozsiah

دیدگاه ها (۹)

باران میبارد و غزل های تازه,بر دل برگهای ڪهــنه می ریزندآری ...

میخواستم از عشق بنویسم...از حس خوب عاشق شدن....از طعم شیرین ...

;-)

میدونین؟؟ از تتو بدم میومد تا اینکه تتوی کاراکترای بلیچ رو د...

زایلاپورو ،نانا و بعلاوه پدره ایشیدا رو بردم🙏🏻🎀چه حسی براتون...

خودم همینجوریم❄️Последняя ЗимаХолодная тишина — там, где уми...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط