آزادی از زهر کلام
آزادی از زهرِ کلام
فصل ۱ / بخش ۲
گاهی یک جملهٔ تلخ، خانهای را بیمار میکند. نفرینکردن، پیش از آنکه دیگری را بسوزاند، دلِ خودِ گوینده را میسوزاند؛ آرامش میمیرد، ذهن تیره میشود، و روح، از نفسِ زهرآلود خسته میگردد.
اما اگر در همان لحظهٔ خشم، انسان سکوت کند و بگوید «هو» — یعنی *او (خدا) هست و من نیستم* — نور جای تاریکی را میگیرد.
صبر یعنی احترام به حضورِ الهی در دلِ طوفان، و این همان درمانِ واژههای بیمار است.
پس هرگاه خواستی زبان بگشایی، بپرس:
«آیا این واژه نور است یا سایه؟»
اگر سایه است، سکوت کن؛ سکوت هم گاهی عبادت است.
دفعِ جهل و آغازِ نورِ الهی
@Dispellingignorance
فصل ۱ / بخش ۲
گاهی یک جملهٔ تلخ، خانهای را بیمار میکند. نفرینکردن، پیش از آنکه دیگری را بسوزاند، دلِ خودِ گوینده را میسوزاند؛ آرامش میمیرد، ذهن تیره میشود، و روح، از نفسِ زهرآلود خسته میگردد.
اما اگر در همان لحظهٔ خشم، انسان سکوت کند و بگوید «هو» — یعنی *او (خدا) هست و من نیستم* — نور جای تاریکی را میگیرد.
صبر یعنی احترام به حضورِ الهی در دلِ طوفان، و این همان درمانِ واژههای بیمار است.
پس هرگاه خواستی زبان بگشایی، بپرس:
«آیا این واژه نور است یا سایه؟»
اگر سایه است، سکوت کن؛ سکوت هم گاهی عبادت است.
دفعِ جهل و آغازِ نورِ الهی
@Dispellingignorance
- ۱.۵k
- ۲۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط