یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقچهآقا

یه روز بابام یه گلدون با گلش خرید آورد گذاشت رو تاقچه،آقا من سه روز بش آب میدادم.روز سوم وقتی از سر کار اومد گلدونو برداشت،یه سینی با چاقو برداشت شروع کرد به قاچ کردن گلدون...

.
اونجا بود که ما تازه فهمیدیم آناناس چیه!!
برگرفته از واقعیتهای دهه شصت...
دیدگاه ها (۱۴)

دقت کردین بعضیا وقتی میرن توالت عمومی یه نفرو میبینن که دم د...

باید مصرف کنم قرص چشاتو وگرنه زندگیم افسرده می شه

ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺗﻮ ﻟﯿﺴﺖ ﻓﺮﻧﺪﺍﻡ ﻫﺴﺖ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯿﮑﺸﻢﺟﻨﺴﯿﺘﺸﻮ ﺑﭙﺮﺳﻢﻫﻢ ﺳﯿﺒﯿﻞ ﺩ...

..زبانم لال می شدو نمی گفتم عکست رابرایم بفرست .دستم می شکست...

# رز _ سیاه PART _ 52 « تارا» ساعتای ۹ بود که تهیانگ برام غ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط