لحظه ای تصویر چشمت روی آب افتاده بود
لحظه ای تصویر چشمت روی آب افتاده بود
آب از آن چشمان تو در پیچ و تاب افتاده بود
می درخشید آن نگاهت..گوییا در قعر آب
تکه ای فیروزه یا الماس ناب افتاده بود
طیف نوری گستراندی تا میان آسمان
ماه از این گستردگی در اضطراب افتاده بود
دیده ام آن شب تو را یا خواب و رویا بوده ای؟
هر چه بودی،قلب من در التهاب افتاده بود
آب از آن چشمان تو در پیچ و تاب افتاده بود
می درخشید آن نگاهت..گوییا در قعر آب
تکه ای فیروزه یا الماس ناب افتاده بود
طیف نوری گستراندی تا میان آسمان
ماه از این گستردگی در اضطراب افتاده بود
دیده ام آن شب تو را یا خواب و رویا بوده ای؟
هر چه بودی،قلب من در التهاب افتاده بود
۸۳۰
۲۴ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.