ناگزیر ازسفرم بیسروسامان چون باد

#ناگزیر ازسفرم، بی#سروسامان چون «باد»
به «گرفتار رهایی»💐 #نتوان گفت💐 آزاد

کوچ تاچند؟! مگر میشوداز #خویش گریخت
«بال» تنها #غم_غربت به💐 #پرستوها داد

اینکه «مردم» #نشناسندتوراغربت نیست
#غربت آن است که «یاران» #بِبَرَندَت از یاد

عاشقی چیست #به-جزشادی ومهروغم وقهر؟!
نه من از #قهرتوغمگین، 💐 نه تواز #مهرم شاد

#چشم_بیهوده به #آیینه💐 شدن #دوخته ای
#اشک آن روز که #آیینه💐 شداز چشم افتاد
.از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://telegram.me/monlightyy/foad
دیدگاه ها (۵)

یک روزدو دل باخته بودیممن و تواکنونتو ز من دل زده ایمن ز تو ...

بسم الله الرحمن الرحیمدرپناه حق امروزتانروبایه دنیاامید،عشق،...

کُشتم نمی دانم خودم را یا ترا در خودسرکوب کردم حس بودن با تر...

این #شعر نیست نامه‌ی یک باغِ سوخته استزخمِ سکوت روی دهان‌های...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط