دو تا ستاره توی دو چشمات، تو پشت پلک هات اسیره
دو تا ستاره توی دو چشمات، تو پشت پلک هات اسیره
یه مرد پشت میله ی زندان ، میخواد ستاره ها رو بگیره
مردی که عاشقت شد و پژمرد، مردی که غصه خورد، منم من!
مردی که عاشقت شده اما اونقدر غصه خورده که سیره
موهاتو ریز بافته بودی، دنیای من به موت گره خورد
حالا دوساله هوش و حواسم ، در لابه لای موی تو گیره
مردی که زندگیش تویی،تو، میخواد فقط کنار تو باشه
حتی اگه نخوای و بمیره، از زندگیت کنار نمیره
من توی دستهات اسیرم، باید که دست هاتو بگیرم
من رو رها نکن به خودم تا، تو حبس دستهات بمیره
دستاتو بازکن، منو دریاب، من رو بگیر و سفت بغل کن
روزی میاد که دیگه نباشم، روزی که من نباشم ودیره
روزی که من نباشم و باشی، یک عمر بعد، توی خیابون
چشمات میفته باز به مردی.. مردی که عاشقت شده پیره..
از کتاب بیراهه ی
#مسعود_سلطانلو
یه مرد پشت میله ی زندان ، میخواد ستاره ها رو بگیره
مردی که عاشقت شد و پژمرد، مردی که غصه خورد، منم من!
مردی که عاشقت شده اما اونقدر غصه خورده که سیره
موهاتو ریز بافته بودی، دنیای من به موت گره خورد
حالا دوساله هوش و حواسم ، در لابه لای موی تو گیره
مردی که زندگیش تویی،تو، میخواد فقط کنار تو باشه
حتی اگه نخوای و بمیره، از زندگیت کنار نمیره
من توی دستهات اسیرم، باید که دست هاتو بگیرم
من رو رها نکن به خودم تا، تو حبس دستهات بمیره
دستاتو بازکن، منو دریاب، من رو بگیر و سفت بغل کن
روزی میاد که دیگه نباشم، روزی که من نباشم ودیره
روزی که من نباشم و باشی، یک عمر بعد، توی خیابون
چشمات میفته باز به مردی.. مردی که عاشقت شده پیره..
از کتاب بیراهه ی
#مسعود_سلطانلو
۱.۱k
۰۳ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.