می نویسم به روی آیینه آرزوهای ناتمامم را

می نویسم به روی آیینه ، آرزوهای ناتمامم را
تا نخواند کسی به غیر از تو ، نامه های بدون نامم را

می نویسم که عاشقت هستم ، می نویسم که دوستت دارم
می نویسم اگر که گُم نکند، یاد تو ، رشتهٔ کلامم را

دوست دارم بناممت باران ، دوست دارم بخوانمت خورشید
تا که رنگین کمان زیبایت ، پُر کند لحظه های بامم را

ای پرستوی رفته از بامم ، خانه ات در کجای این شهر است
که ندیدی از آن بلندی ها ، دانه های بدون دامم را ؟

چشمهایت ، برای چشمانم ، حکم جام شراب را دارند
کاش میشد به من بنوشانی ، آخرین جرعه های جامم را

دوست دارم که مرهمی باشی ، روی زخمی که خود به من زده ای
من که داغ تو را به دل دارم ، از تو میخواهم التیامم را

بی خبر بود و بی خداحافظ ، شیوهٔ دل بُریدنت اما
دوست دارم که پاسخم بدهی ، لااقل پاسخ سلامم را ....
دیدگاه ها (۱)

عزم آن دارم که امشب نیم مستپای کوبان کوزهٔ دردی به دستسر به ...

دوستت دارم بیا با من مدارا کن شبیعشق را در قلب خاموشم تو معن...

با کپشن موافقین؟!!!.ما دو تا آدمیمسنگ که نیستیمآدمها قهر می ...

..من اگر مستت شوم بانو، تو جامم میشوی؟هرچه دارم نذر چشمانت، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط