این چند وقته خیلی مهمون داشتیم ..
این چند وقته خیلی مهمون داشتیم ..
معمولا موقع مهمونی ها اجازه نمیدم مهمون ظرف ها رو بشوره ..
امروز که رفتن ..
به دستام نگاهی انداختم ..
کف دستام وبین انگشت هام پوسته پوسته شده بود ..
همون طور که ناراحت به کف دستام نگاه می کردم ، به سمت بابام رفتم ..
باناراحتی بهش گفتم : بابا ببین دستام چی شده
بامهر خاصی دستامو تو دستاش گرفت و ..
.. بوسید ..
دوره زمونه برعکس شده ..
#خجالت
معمولا موقع مهمونی ها اجازه نمیدم مهمون ظرف ها رو بشوره ..
امروز که رفتن ..
به دستام نگاهی انداختم ..
کف دستام وبین انگشت هام پوسته پوسته شده بود ..
همون طور که ناراحت به کف دستام نگاه می کردم ، به سمت بابام رفتم ..
باناراحتی بهش گفتم : بابا ببین دستام چی شده
بامهر خاصی دستامو تو دستاش گرفت و ..
.. بوسید ..
دوره زمونه برعکس شده ..
#خجالت
۲.۵k
۱۷ دی ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.