چنان می تازد اندوهت که انگاری سر آورده

چنان می تازد اندوهت، که انگاری سر آورده
صدای خنده ات امشب غمی شیرین تر آورده
منم این سوی دیوار و خوشم با قاب عکسی که
همین طرز نگاه تو ، دمارم را درآورده !!!


#مریم_صفری
دیدگاه ها (۵)

از جنگل به کارآگاه چوب بری رفتند...صندلی نیمکت میز آنکه عاشق...

اگر یک روز آنقدر احساس خفقان کردی که به سرت زد چمدانت را ببن...

هر شب کتک کاری ست در ذهنمبا شعرهایی که نمی گویم ؛باور نمی کر...

هوا چقدر آلوده است به حد یک نبودن " بـــــانو"...به قد یک جن...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

دیدار اول ..

چند پارتی از هیوجین: (وقتی که بهت خیانت کرد و تو.....)(یه رب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط