بچه که بودم مادرم می گفت
بچه که بودم مادرم میگفت
توی انار یه دونش بهشتیه!
هیچکی نمیدونه کدومه..
منم از شوق بدست آوردنش همش
از این میترسیدم
که نکنه یه دونش از دستم بیفته
و نکنه همون یه دونه بهشتیه باشه..
انقدر از ترس میلرزیدم
که بالاخره از دستم میریخت..
تو مثل دونهی اناری!
از اولشم میدونستم..
انقدر از ترس افتادنت میلرزم
که از دستم میفتی..
#محمدرضا_فیروزجای
توی انار یه دونش بهشتیه!
هیچکی نمیدونه کدومه..
منم از شوق بدست آوردنش همش
از این میترسیدم
که نکنه یه دونش از دستم بیفته
و نکنه همون یه دونه بهشتیه باشه..
انقدر از ترس میلرزیدم
که بالاخره از دستم میریخت..
تو مثل دونهی اناری!
از اولشم میدونستم..
انقدر از ترس افتادنت میلرزم
که از دستم میفتی..
#محمدرضا_فیروزجای
۱.۹k
۲۸ آذر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.