سناریو
#سناریو
وقتی جلوشون فش مادر میدی😂(به عنوان پدرت)
ـــــ
نامی ـ چی...گفتی..معنیش چیه؟(میره سرچ میکنه)یااا خدااا ات*عصبی* این چیبود تو گفتی هاااا
.
.
جین ـ چیییی ب ننت فش میدی؟ دارم برات..
۲ ساعت بعد
جین ـ ات بیا غذا حاضرههه*داد*
ات ـ اومدممم...عه بابا..مگه نگفتی شام حاضره؟چرا سوپ رو میزه؟
جین ـ همینی ک هس..یا اینو میخوری یا هیچی نمیخوری
.
.
یونگی ـ ایول خوشم اومد...حالا اینو از کی یاد گرفتی؟
ات ـ از تو
یونگی ـ....
.
.
جیهوپ ـ دخترمممم این چیه میگیی..*داد*
.
.
جیمین ـ عاااا خب..کاری نمیشه کرد...حالا موچی درست کن بینم
مامان ات ـ جیمینننن نمیخای چیزی بهش بگییی؟
جیمین ـ نخعیر...دخترم باید این چیزارو یروزی بفهمه دیه.
.
.
تهیونگ ـ یونتاااانننن*داد*
یونتان ـ هاااپپ چتهههه ترسیدممم
تهیونگ ـ میخاستم بگم اتو تنبیه کنی دیدم خودتم تنبیه لازمی'-'
.
.
جونگکوک ـ (با دمپایی ابری ب سمت ات میره)عههه چ غلطاا...دیگه چی بلدی؟
ات ـ جوهر خوردم...
ــــــــــــــــ
حیمایت؟😁😑
وقتی جلوشون فش مادر میدی😂(به عنوان پدرت)
ـــــ
نامی ـ چی...گفتی..معنیش چیه؟(میره سرچ میکنه)یااا خدااا ات*عصبی* این چیبود تو گفتی هاااا
.
.
جین ـ چیییی ب ننت فش میدی؟ دارم برات..
۲ ساعت بعد
جین ـ ات بیا غذا حاضرههه*داد*
ات ـ اومدممم...عه بابا..مگه نگفتی شام حاضره؟چرا سوپ رو میزه؟
جین ـ همینی ک هس..یا اینو میخوری یا هیچی نمیخوری
.
.
یونگی ـ ایول خوشم اومد...حالا اینو از کی یاد گرفتی؟
ات ـ از تو
یونگی ـ....
.
.
جیهوپ ـ دخترمممم این چیه میگیی..*داد*
.
.
جیمین ـ عاااا خب..کاری نمیشه کرد...حالا موچی درست کن بینم
مامان ات ـ جیمینننن نمیخای چیزی بهش بگییی؟
جیمین ـ نخعیر...دخترم باید این چیزارو یروزی بفهمه دیه.
.
.
تهیونگ ـ یونتاااانننن*داد*
یونتان ـ هاااپپ چتهههه ترسیدممم
تهیونگ ـ میخاستم بگم اتو تنبیه کنی دیدم خودتم تنبیه لازمی'-'
.
.
جونگکوک ـ (با دمپایی ابری ب سمت ات میره)عههه چ غلطاا...دیگه چی بلدی؟
ات ـ جوهر خوردم...
ــــــــــــــــ
حیمایت؟😁😑
۱۲.۸k
۱۶ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.