میان کوچه می پیچد صدای پای دلتنگی

میان کوچه می پیچد صدای پای دلتنگی
ب جانم میزند آتش غم شبهای دلتنگی
چنان وا مانده ام در خود ک از من می گریزد غم
منم تصویر تنهایی منم معنای دلتنگی
چ میپرسی زحال من؟ک من تفسیر اندوهم
سرم ماوای سوداها دلم صحرای دلتنگی
در آن ساعت ک چشمانت ب خوابی خوش فرو رفته
میان کوچه های شب شدم همپای دلتنگی
شبی تا صبح با یادت نهانی اشک باریدم
صفایی کرده ام در آن شب زیبای دلتنگی

#عشقولوژی#زیبامتن
دیدگاه ها (۱)

کاری ب کار همدیگه نداشته باشیم!باور کنید تک تک آدمها زخمی ان...

"زن" بودن؛گاهی چ سخت می شود...وقتی همه،آزادی و پاکیشان را در...

گرچه می گفتند و می گفتم...شب بلند و زندگی در واپسینِ عمر کوت...

عطر پرتقال میگیرد نفسم از تو ک می گویم نارنجی می شود دنیایم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط