اگر دلواپسی آن همه ترانه ی بی تعبیر

اگر دلواپسی آن همه ترانه ی بی تعبیر
مهلتی دهد !
می خواهم از بی پناهی پروانه برایت بگویم ؛
از کوچه های بی چراغ
از این حصار !
از این ترانه ی تار ...



#سید_علی_صالحی
دیدگاه ها (۴)

برگ زردی با سماجتشاخه را چسبیده بود..دست های خویش ودامان توا...

خدایامنم منم هایم را نبینخودت خوب مےدانےمن بے تو"هیچم"

چشمت را باز می کنی و می بینیبزرگترین ضربه ها رو همان هایی زد...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

می خواهم با تو باشم ...تویِ یک اتاقِ ساده ی کاهگلی ،با پنجره...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط