در موج بلا عاشق خود را نگذاری
در موج بلا عاشق خود را نگذاری
این غمزده را در دل دریا نگذاری
هر روز دَهَم وعدۀ دیدار تو بر خویش
امروز دگر وعده به فردا نگذاری
دنبال تو میگردم و بیخود شدم از خود
دیوانۀ خود را به تماشا نگذاری
ما تشنه لب جرعۀ دیدار تو هستیم
داغی به دل تشنه لب ما نگذاری
با دست تهی چشم به الطاف تو دارم
مسکین درت را به تمنا نگذاری
سوگند به زهرا که کسی جز تو ندارم
یک لحظه مرا بی کس و تنها نگذاری
ره دور و سفر سخت و مرا فرصت کوتاه
بی توشه مرا روز مبادا نگذاری
صلی اللّه علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
این غمزده را در دل دریا نگذاری
هر روز دَهَم وعدۀ دیدار تو بر خویش
امروز دگر وعده به فردا نگذاری
دنبال تو میگردم و بیخود شدم از خود
دیوانۀ خود را به تماشا نگذاری
ما تشنه لب جرعۀ دیدار تو هستیم
داغی به دل تشنه لب ما نگذاری
با دست تهی چشم به الطاف تو دارم
مسکین درت را به تمنا نگذاری
سوگند به زهرا که کسی جز تو ندارم
یک لحظه مرا بی کس و تنها نگذاری
ره دور و سفر سخت و مرا فرصت کوتاه
بی توشه مرا روز مبادا نگذاری
صلی اللّه علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
۴۶۸
۲۷ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.