با خیالت

با خیـــالت
زندگی می کنم
و با خودت عاشقی
کـــاش
دو بار زاده می شدم
یکـــی بــــرای
مردن در آغوش تو،
یکـــی بـــرای
تماشای عاشقی کردنت!

#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۳)

شاید مننقاش خوبی نباشماما باور کنیدبعضی از دردها هستندکه نه ...

تکیه داده ای به دیوار و...می خندی!انگار نه انگار که تو توی ع...

سرخنارنجیزردآرام آرام،دست تکان می دهندمن !شاعر می شومتو! پای...

هیچ پیامی آخرین پیام نیست...و هیچ عابری آخرین عابر !کسی ماند...

رها🍂 ولی من اونجایی فهمیدم زندگی قشنگ نیست که پذیرفتم یه سری...

___________________ناشناس...۱: حرف سنگینی بود ولی حقیقت داره...

آیینه پرسید که چرا دیر کرده استنکند دل دیگری او را اسیر کرده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط