بیخیال رخ آن جان و جهان

بی‌خیال رُخ آن جان و جهان
از خود و جان و جهان بیزارم ...‌‌‌‌......
دیدگاه ها (۴)

به هَر کُجا کِه می روَمهمیشه می رسَم به توبِبین چگونه می کِش...

چنان از آتش عشقت بسوزمکه از مو رنگ خاکستر نبینی ...........

مینوشم برای خانه‏ ی ویرانبرای زندگی قهرآلود خودبرای تنهاییدر...

هیچ تخت خوابی خستگی های من و تو را نمی رهاند از این تن ...من...

نه بیمارم نه خوشحال نه از حالم خبر دارم؛ گهی با جان، گهی باد...

جان جهانجانم اقا جان

جان جهانجانم اقا جان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط