دختر است دیگر

دختر است دیگر
 گاهی دلش میخواهد فارغ از تمام اطرافش
یک عالمه اسمارتیزهای رنگی و شکلاتهای خوشمزه را دورش جمع کند و جشن بگیرد
گاهی دلش میخواهد تمام لاکها و رژهایش را پخش اتاق کند و ذوق کند
گاهی دلش میخواهد عروسکهایش را دورش بریزد و لبخند بزند به کودکیهایش 
گاهی دلش میخواهد اهنگهای قدیمی شاد بذارد و با مادر و خواهرش برقصد 
گاهی میخواهد ذوق کند ،بلند بلند بخندد ،جیغ بزند ،بالا و پایین بپرد ،
گاهی دلش میخواهد ازدانه ازاد باشد نه یواشکی!!!!
به هیچ کسی هم ربطی ندارد در حریم شادش پا بگذارد ......

خاطره
دیدگاه ها (۱)

در یک جلسه محرمانه دل‌ و مغز با هم مذاکره داشتندوقتی‌ مغز  ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط