بی انگیزه ام !
بی انگیزهام !
همین که تنم جای زخمهای زبانت باشد
همین که خانه بدوشِ آوارِ طعنههای تو باشم
همین که ته نشین نگاهِ سنگینِ تو میشوم
همین که بودنت پر از جای خالی است
همین که بودنم پر از جای خالی
همین کافیست
تا خودم را کوچکِ کوچک ببینم
زندگی را حقیرِ حقیر
و تو را دورِ دور
آخ...
دنیای من کی بی سکوت بوده که حالا نباشد؟
نیکی فیروزکوهی
پاییز صد ساله شد/
همین که تنم جای زخمهای زبانت باشد
همین که خانه بدوشِ آوارِ طعنههای تو باشم
همین که ته نشین نگاهِ سنگینِ تو میشوم
همین که بودنت پر از جای خالی است
همین که بودنم پر از جای خالی
همین کافیست
تا خودم را کوچکِ کوچک ببینم
زندگی را حقیرِ حقیر
و تو را دورِ دور
آخ...
دنیای من کی بی سکوت بوده که حالا نباشد؟
نیکی فیروزکوهی
پاییز صد ساله شد/
۲۶۰
۲۱ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.