فرشته ی تاریکی

فرشتهـ یـ تاریکیـ
پارتـ¹

(زمان حال، ساعت ۲۳:۳٠)
(شیوسپر🖤🐺)

شام رو خوردیم و من رفتم داخل اتاقم
داشتم به این فکر میکردم که مامان ویسپر کی میاد و چه کاری براش پیش اومده
بی دلیل در جا واستادم، و به فکر فرو رفتم، نمیدونستم داشتم به چی فکر میکردم.....
شدو:(شیوسپر؟؟)
به خودم اومدم
گفتم:(بله؟؟؟)
_چیزی شده؟
+... نه
_عا..... باشه... شب بخیر
+شب.... بخیر
و رفتم توی اتاقم و روی تخت دراز کشیدم
عروسک گرگم رو بغل کردم، و....... زودتر از چیزی که فکر میکردم... خوابم برد.......

(ویسپر🐺✨)

تازه رسیده بودم خونه
در رو باز کردم
چراغ های خونه خاموش بود
رفتم داخل اتاق خودم و شدو،
شدو داشت کتاب میخوند.....
شدو با لحن خسته ای گفت:(سلام ویسپر)
+...... سلام شدو
_...
+چرا نخوابیدی
_خودمم نمیدونم...
+چیزی شده؟
همینجوری که داشتم لباسامو عوض میکردم با شدو هم حرف میزدم *
_...
+.... شدو؟
_...... شیوسپر...
+چی شده مگه؟
_دوبارهـ...... کتک خورده... به خاطر اون...
و بعد سرشو انداخت پایین
+نمیدونم چرا، ولی ما هیچ کدوم مون نیمه شیطان یا شیطان کامل نبودیم، اون... چجوری نیمه شیطان شده؟
_...
+...



ادامهـ دارد...

بچه ها نمیدونم پارتای بعدی رو چی بنویسم کمککککککک
دیدگاه ها (۶)

فن آرتم از شدو ورهاگ و شیوسپر

ادیت و فن آرت

ناشناس زدم

این کیلیپه تنگل و ویسپر رو خیلی دوست دارم(:

تفنگ پارت ۶

SENARIO :: The Hunters Lave for the Devil :: PART :: 9

نام فیک:عشق مخفیPart: 2ویو جیمین*وایییی چقد دختر رو مخه سه س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط