گفتم پنجره رو ببینجمعستهوا داره تاریک میشهالان سه س

.گفتم پنجره رو ببین،جمعست،هوا داره تاریک میشه...الان سه ساعت و بیست دو دقیقه ست سرت از رو سینم جُم نخورده
من قفلم رو فیلم تو قفلی رو بازیِ من
میخوام ریز شه چشمامون
گفتی من تو بازی تو رو نیمکتم...آدمی که رو نیمکته گل نمیتونه بزنه که
تیتراژ پایانی فیلم بود...صفحه ی تلویزیون داشت تاریک میشد با یه موسیقی...تو بک گراندشم یه زنه ولو رو تخت سیگار میکشید
گفتی پاشو پرده هارو بکش،شیر گازو وا کن وایسا رو به روم یه قیچی وردار زل بزن به چشمم بیفت به جون موهام...میخوام یه دست شیم...تو حوصله چنگ زدن سرمو نداری...موی بلند میخوام چیکار؟ درزای خونه رم بگیر...چشمامون دوتایی ریز میشه بعد خوابمون میره
نگا کردمت
حالم شبیه آدمی بود که تو تاریکی پاشو کرده تو کفشی که قبلا دو تا سوسک توش داشتن بوس میکردن همو
پامو پیچوندم دورِ پات...
گفتی نمیرم بابا نترس احمق
هوا داشت تاریک تر میشد،تیتراژ فیلم تموم شده بود...ساکت شده بود همه جا...گفتی مغزت بوی جنگل میده
یه دریای کف کرده تو چشماته... رژ لبتو گرفتی بالا گفتی بگیرش...رو صورتم بنویس برام...میخوام بریم تو اتاق جلو آینه وارونه بخونمت
نمیتونستم بنویسمت...انگشتام زخم بود...بریده بود...حس نداشت...گفتم رژت چرا سیاهه؟
مثه اولاش آبی بزن به لبات...میخوام ماهی شم...میخوام غرق شم تو صورتت
گفتی ماهی غرق نمیشه که...نفس بکش
رو لبام...عمیق
گفتم تنگه نفسم...هر چی میکشم بالا نمیام
گفتی همیشه همینه
اولاش دستامونو میگیرفتیم حواسمون میرفت لای ابرا
بعدش دیدیم دستامون جون نداره تَنِ همو گرفتیم
گم و گور شدیم تو هم
انقد گم شدیم که هیچکس پیدامون نمیکرد
یه جایی اونورِ بهشت
حالا اما نعشگی از سرمون افتاده
هر چی میکشیم همو بالا نمیریم
سیگارتو تو قهوه ی یخ شدت خاموش کردی
گفتی چرا نمیذاری برم؟
گفتم منکه نگرفتمت که
گفتی دستات بازه ولی چشمات پاهامو بسته
چشمامو بستم و باز کردم
دیگه نبودی
نبودی... #علی_سلطانی
دیدگاه ها (۳)

.نه قراری برای ملاقاتنه حرفی برای گفتننه ذوقی برای خواندنِ ک...

.ما فقط دوست معمولی بودیم!وقتی شب به شب بیدار می ماندیم به پ...

._چقدر کم حرف شدی.+حوصله ندارم._شایدم حرفاتو جای دیگه زدی،وا...

.سمبوسه ی داغ کنار خیابانسس قرمزِ بیرون زده از گوشه ی لب های...

فیلیکس: چیییییییییی؟؟؟؟( چشماش خون شد)ات: هی اروم باش همین ک...

پارت ۲۰ات: اخ جیمین سرشو از تو گردن از بیرون میاره جیمین: بی...

A girl from tomorrow(part12)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط