نفرین عشق

"نفرین عشق"
season:²
part:⁶¹
کنار باهینی و سومین بودم
یونا:به نظرت چرا وقتی بورام فهمید منو تهیونگ باهمیم هیچ ری اکشنی نشون نداد؟
باهینی:نمی‌دونم...
سومین:شاید اونم دوسش داره
باهینی:کی کیو
سومین:بورام تهیونگ رو
خنده عصبی کردم
یونا:زده به سرت؟اون خودش با یکی دیگه تو رابطس
بورام:میدونستم
یونا:چی...چیو؟
بورام:تهیونگ از وقتی که یونا رفته بود پیگیرش بود و همش سراغشو می‌گرفت،حتی یه مدت هم افسردگی گرفته بود! بعدش هم به من گفته بود که هر طور شده دوباره یونا رو به دست میاره
سومین:چقدر حال به هم زن!
باهینی: واقعاً حس تهیونگ نسبت به یونا واقعیه!
بورام:آره...و بخاطر همین ری اکشنی نداشتم چون از قبل همه چیو می‌دونستم
هانول:می‌خواین همینطور حرف بزنید؟بیاین سر تمرین
یونا:الان میایم
رفتیم سمت بقیه
هانول:فعلا باید بدنتون یکم آماده باشه دو ساعت ورزش می‌کنید بعد میریم سراغ بخش اصلی
هرکس رفت یه سمت مشغول نرمش و گرم کردن بدن شد تهیونگ اومد پیشم و شروع به نرمش کرد حرفی نمیزدم و به کارم ادامه می‌دادم
صدای آرومی شنیدم
تهیونگ:هی
کمی خم شدم
یونا:چیزی شده؟
تهیونگ:قضیه باهینی و لیام رو فهمیدی؟
یونا:نه مگه اتفاقی افتاده؟
تهیونگ:آره دیشب...
قضیه رو کامل تعریف کرد با تعجب گفتم
یونا:ولی...فکر نمی‌کردم باهینی ردش کنه
تهیونگ:حالا اتفاقیه که افتاده و ظاهراً هم لیام از من و سوهو متنفره اگه میشه با باهینی درموردش حرف بزن نمی‌خوام سو تفاهمی ایجاد بشه
یونا:سعیمو می‌کنم
تهیونگ:خوبه
یونا:اوهوم
هانول:شما چقدر حرف می‌زنید!
چشم غره رفتم
یونا:بازم تو...؟
با خنده گفت
هانول:من همه جا هستم
یونا:میشه فقط اطراف من نباشی؟خیلی ممنون میشم
هانول: نمی‌شه ولی میرم به بقیه سر بزنم
یونا:خوبه...
باهینی:
بعد از نرمش خیلی تشنم بود و بطری آب رو جای بلندی گذاشته بودن بلند شدم که برش دارم ولی هرکار می‌کردم قدم نمی‌رسید بهش که دستی رو دیدم داره برش میداره برگشتم
باهینی:ممنون
بطری آب رو به دهنش زد و بعد از خوردن آب با تعجب گفت
هانول:واسه خودم برداشتم بخورم تو چرا تشکر می‌کنی
با چشم غره گفتم
باهینی:هیچی...
خواستم بطری رو ازش بگیرم که بلندش کرد
هانول:اینو می‌خوای؟
باهینی:خودتو به حیوون بودن نزن هرچند که هستی زود باش بطری رو بده تشنمه
هانول:مال خودمه
وقتی بلندتر پریدم نتونست تعادل روی پاش رو حفظ کنه و افتادم روش
ادامه دارد...
لینک چنل روبیکام:
https://rubika.ir/fake_novel_bts
#فیک_بی_تی_اس #فیک #بی_تی_اس #تهیونگ #جونگکوک #شوگا #نامجون #جیهوپ #جیمین #جین #اسمات #وانشات
دیدگاه ها (۰)

"نفرین عشق"season:²part:⁶²لیام:اینجا چه خبرهزود از روش اومدم...

"نفرین عشق"season:²part:⁶³تقریباً سه ماه از تمریناتمون می‌گذ...

"نفرین عشق"season:²part:⁶⁰صبح همگی از خواب بلند شدیم و اومدی...

"نفرین عشق"season:²part:⁵⁹وقتی وارد اتاق شدم دیدم دخترا با ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط