زندگ مگفت

زندگى مى‌گفت ‌؛
از هر چيز
مقدارى به جا مى‌ماند !
دانه‌هاى قهوه در شيشه
چند سيگار در پاكت
و كمى درد در آدمى...
دیدگاه ها (۰)

لبش خندان و دستش گرم،نگاهش شاد،نمی بیند کسی اما ملالش راچو ش...

قومی متفکرند اندر ره دینقومی به گمان فتاده در راه یقینمیترسم...

بر فرو رفتگی های این سنگدست بکشو قرن هاعبور رودخانه را حس کن...

در آغوش همدر این دایره بی‌پایانمن امتداد توامیا تو امتداد من...

💠پندی از نهج البلاغه: خودپسندى مانع پیشرفت🔰الإعجابُ يَمنَعُ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط