گفت جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره

+گفت : #جمعه ها آدم خیلی دلش میگیره
ولی از اون بدتر
اینه که عصرِ جمعه خونه باشی و #بارون بزنه
_گفتم : آره؛ اینجوری که آدمو خفه میکنه!

+گفت : میدونی؟ خیلیا تو #جمعه شاعر شدن!
تو حالا چیزی تو #جمعه ها نوشتی؟
_گفتم : من #جمعه ها
رو شیشه ی بخار گرفته ی پنجره، با انگشت مینویسم :
"لطفا یکی مرا از مرگ نجات بدهد!


#دلنوشته
دیدگاه ها (۱)

چه #انتظار عظیمی نشسته در دل ماهمیشه منتظریم و کسی نمی آی...

میشود خواهش کنمتا #چادر ت را سر کنی؟!این همه #زیبایی اتصرفأ ...

دردیده بجای خواب آبست مرا زیراکه بدیدنت شتابست مرا گویندبخوا...

ا،ت دلش میخواست هر کاری ممکنه بکنه تا بفهمه هیون درواقع کیه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط