در کوچه همچنان
در کوچه، همچنان
جنگ بزرگ باد و مباد است
بحث بلندِ بود و نبود است
بر بوم سرخْفام خیابان
گل گل، آتش و دود است
در باغهای سادهٔ سهراب
در درههای پر مه و مهتاب و برگ و باد
رشد بهار نیمهتمام است
با آن که در کویر سرایش، ز هیچ سوی
حتی سراب نیست
کوچکترین صدا
از پای آب نیست
اما در قاب هم به سینهٔ دیوار روبهرو
قد میکشد هنوز
آن گوشهگیر لالهٔ خاموش، کنار سنگ
مرغی شبی به صخره نشست و غریب خواند
پروانهای ز دشت گذر کرد و دشت ماند
او شعر مینگاشت
او رنگ میسرود
خاموش و ای دریغ
با هیچکس نگفت که چشمْ انتظارِ کیست
که
«در رهگذار باد، نگهبان لاله بود»
#سیاوش_کسرایی
#خاص
جنگ بزرگ باد و مباد است
بحث بلندِ بود و نبود است
بر بوم سرخْفام خیابان
گل گل، آتش و دود است
در باغهای سادهٔ سهراب
در درههای پر مه و مهتاب و برگ و باد
رشد بهار نیمهتمام است
با آن که در کویر سرایش، ز هیچ سوی
حتی سراب نیست
کوچکترین صدا
از پای آب نیست
اما در قاب هم به سینهٔ دیوار روبهرو
قد میکشد هنوز
آن گوشهگیر لالهٔ خاموش، کنار سنگ
مرغی شبی به صخره نشست و غریب خواند
پروانهای ز دشت گذر کرد و دشت ماند
او شعر مینگاشت
او رنگ میسرود
خاموش و ای دریغ
با هیچکس نگفت که چشمْ انتظارِ کیست
که
«در رهگذار باد، نگهبان لاله بود»
#سیاوش_کسرایی
#خاص
- ۱.۸k
- ۱۲ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط