دخترباغبان

#دختر_باغبان🌱

#پارت_4

+باید کمک بابام کنم.

$مگه جیهوپ کمک بابات نمیکنه؟

+اون سر کاره چطوری میخواد کمک بابام کنه.

$اها

+حالا اگه فردا شد میام.

$اک
+بیا بریم سرکلاس

ویو کلاس

+روی صندلی نشسته بودم معلم هنوز نیومده بود لوناهم داشت بایکی از بچه ها حرف میزد .
ایرپادمو از توی کیف درآوردم و گذاشتم توی گوشم و سرمو روی میز گذاشتم.
بعد از چند مین نگاه های سنگین یکی رو روی خودم احساس کردم سرمو آوردم بالا دیدم که الکس کنارم نشسته و زل زده بهم.

الکس:چطوری خوشگله

+مگه خودت صندلی نداری که اومدی اینجا نشستی؟

الکس:دارم ولی دوست دارم پیش تو بشینم.

+من دوست ندارم تو پیشم بشینی.

الکس: چرا دوست نداری؟

+ولم کن.

الکس:نگرفتمت که کوچولو.

+به من نگو کوچولو بدم میاد.


ادامه دارد.............🌱
دیدگاه ها (۰)

#دختر_باغبان🌱#پارت_5الکس:میبینی همه دارن نگاهمون میکنن چرا د...

#دختر_باغبان🌱#پارت_6ویو رسیدن به عمارت +انقدر حالم بد بود نف...

#دختر_باغبان🌱#پارت_3علامت لونا$$ا/ت ا/ت+خوبی لونا$ممنون تو خ...

#دختر_باغبان🌱#پارت_2نکته:جیهوپ برادر ا/ت هست.&ا/ت ا/ت. ا/ت+...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_282سرمو بین دستام گرفت...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_289_بهبه بهبه دستت در....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط