عشقسیاه

#عشق_سیاه

part 52

واکسنو از جیبم در اوردم و میخاستم بزنم به گردن ته که یهویی ته چشاشو باز کرد

+اتت

ویوات
خیلی ترسیده بودم ولی فک کنم اون متوجه واکسن نشد پس سریع واکسنو ازش دور کردم که اون ندید

_عاا بیدارت کردم

+چیزی شده بیب چرا بیداری

_خبب

+ات بالا سرم چیکار میکردی

_خب خواب بد دیدم

+چخابی

_خاب دیدم تورو از دست دادم واسه. همین اومدم بالا سرت

+عاا خب بیب بیا بخاب دیگه نگران هیچی هم نباش

ویوات

عوفففف خدا رحم کرد نفس عمیقی کشیدم و رفتم تو بغل ته که دیگه خابم برد

پرش بک به صبح

ویوات

از خاب بلند شدم و ته نبود رفتم دستوصورتمو شستم و رفتم پایین صبحانمو خوردم

ویوته

صب بیدار شدم اما ات خاب بود
رفتم یه دوشی گرفتم کارای لازممو کردم ورفتم پایین غذا خوردم و از عمارت خارج شدم

ویوات

داشتم واسه خودم فیلم میدیدم که گوشیم زنگ خورد
جواب دادم

_الوو؟

علامت مرد پشت گوشی✓

✓خانم ات قرارمونو ک یادت نرفته

_شما؟

✓همین روز ها باید کار کیم تهیونگ رو تموم کنی

(گوشیو قطع کرد)
ویوات

گوشیو قطع کرد و منم بغض گلومو گرفت اما سعی کردم گریه نکنم
اما نمیتونستم تحمل کنم که زدم زیر گریه و خدمت کارا اومدن بالا سرم اجوما بغلم کرد گفت

علامت اجوما~

~چیزی شده خانم؟

_اجومااا دیگه خستمممم نمیتونممم


~..

ویوات

داشتم گریه میکردم که ته اومد همه با دیدن ته ازم دیر شدن و اجوما هم ازم دور شد
و ته اومد پیشم گفت

+ات عشقم چیشده کسی اذیتت کرده؟


_ته نه

+پس چیشده بهم بگووو

_فقد یکم احساس تنهایی میکنم خستمم

+خوبب نظرت چیه واسه یه مدتی مهاجرت کنیم

_مهاجرت؟

+اره

_ته مگه الکیه پول میخاد

+ببینم هنوز منو نشناختی نه؟

_....


+خودت که میدونی من پول دارم خببب
هر جایی که تو بگی میریم همونجاا
دیدگاه ها (۰)

عشق_سیاه part 53+خودت که میدونی من پول دارم خوببب هرجایب که ...

عشق_سیاهpart57ویو ات رسیدیم هند ته همه ی چمدون هارو برداشت م...

#عشق_سیاه part 51+خوب اگه خوب شدی امشبووو... _عااا ته نه خوب...

#عشق_سیاه part 50~خانم ات؟ _هوم خودمم شما؟ ~هه خوب شما با اق...

جیمین فیک زندگی پارت ۹۲#

رمان ( عمارت ارباب)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط